صدفصدف، تا این لحظه: 16 سال و 11 ماه و 8 روز سن داره

صدف طلایی

سفری کوتاه

1390/5/16 1:07
نویسنده : مامانی
303 بازدید
اشتراک گذاری

تصمیم گرفتیم قبل از ماه رمضان سفر کوتاهی داشته باشیم،قرار شد بریم لار.لبخنددر واقع پیش یکی از دوستای بابایی که لار گله دار بود.جاتون خالی تو راه حسابی بهمون خوش گذشت.گله اونها  کنار جاده امامزاده هاشم بود،وقتی رسیدیم هوا خیلی سرد بود صدف که گرماییه دو تا دو تا لباس پوشیده بود و باز میگفت یخ کردم.خلاصه شب رو تو چادر گله دارها خوابیدیم و صبح زود بیدار شدیم .بعد از خوردن صبحانه محلی:سرشیر،خامه محلی،عسل...صدف رفت که بغل کردن بره رو تجربه کنه،من که حسابی میترسیدم ترسمو پنهان میکردم که صدف مثل من نشه،اونقدر بهش حال داده بود که میگفت ببریمش خونه.بغلقلب

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

سارا شکری
16 مرداد 90 4:52
سلام بر عاطمه جوشان و احساس روان وسرشک ریزان مامانی , مادر نوفکر و نواندیش و شفیق سایبری ..براستی که نی نی فرشته روی داری.
نورچشمم تهیدستی و فقر زدگی بر سراسر چیره گشته مملکت به یغما رفته ام ,بر آنم داشت, در قالب دست نوشته ها, دیدها ونگریسته هایم را با و اژگان کهن و زبان زیور پارسایان, بنگارم و رشته نگارشم را با دردمندان شروع کنم.
همبنک کتاب دردمندان اثر خوذم برای دانلود آماده است . امید که مورد پسندت باشد.


خیلی ممنون که به وبلاگ من سر زدید،ولی من ادبیات زیبایی مثل شما ندارم،وبلاگ خیلی زیبایی دارید،موفق باشید،طاعات و عباداتتون قبول،التماس دعا


آرتین خان
16 مرداد 90 15:41
همیشه به گردش
خیلی خوب کاری کردی مامانی منم خیلی ترسو هستم امیدوارم این رفتارم رو به آرتین خان انتقال ندم


سلام،خیلی کم پیدا شدید،البته بهتون سر زدم دیدم حسابی سرتون شلوغ بوده،تولد قشنگ آرتین خان،راستی طاعات و عباداتتون هم قبول ،التماس دعا


مامان مجتبی ومحمدرضاومهدیار
2 خرداد 91 14:28
تولدت مبارک عزیزم


خیلی لطف کردید،چون من بروز نبودم خیلی خوشحال شدم که پیام تبریک دریافت کردم،خیلی ممنون
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به صدف طلایی می باشد