صدفصدف، تا این لحظه: 16 سال و 11 ماه و 8 روز سن داره

صدف طلایی

سلامی دوباره

بالاخره بعد از یه وقفه طولانی دوباره اومدم،یه سری مشکلات پیش اومده بود که خدا رو شکر حل شد.خودم که بعدازظهر مدسه کلاس داشتم که با کلاسهای زبان صدف قاطی شده بود.فعلا حسابی درگیر صدف و باباش هستم،(خانه داری،همسرداری،بچه داری و...) ان شاالله بزودی برمیگردم
6 دی 1390

عکسهای صدف جیگر با پسرخاله

  بالاخره اتنظار صدف به پایان رسید وکلی با پسرخالش حال کرد.خلاصه این مدت طولانی  سرگرم امیر مهدی بودیم،یه هفته که اومد خونمون  و حسابی مشغول بودیم خیلی با نمک شده،با روروک صدف کلی دنده عقب میرفت .اونقدر بهش بابا گفته بودیم که قشنگ دهنشو جمع میکرد میگفت "با". کاش نزدیک بود الان که حدود یک هفته هست که رفته حسابی دلمون براشون تنگ شده،الهی زودتر کار باباش درست بشه بیان تهران آخه اراکن. ...
16 مرداد 1390

سفری کوتاه

تصمیم گرفتیم قبل از ماه رمضان سفر کوتاهی داشته باشیم،قرار شد بریم لار. در واقع پیش یکی از دوستای بابایی که لار گله دار بود.جاتون خالی تو راه حسابی بهمون خوش گذشت.گله اونها  کنار جاده امامزاده هاشم بود،وقتی رسیدیم هوا خیلی سرد بود صدف که گرماییه دو تا دو تا لباس پوشیده بود و باز میگفت یخ کردم.خلاصه شب رو تو چادر گله دارها خوابیدیم و صبح زود بیدار شدیم .بعد از خوردن صبحانه محلی:سرشیر،خامه محلی،عسل...صدف رفت که بغل کردن بره رو تجربه کنه،من که حسابی میترسیدم ترسمو پنهان میکردم که صدف مثل من نشه،اونقدر بهش حال داده بود که میگفت ببریمش خونه. ...
16 مرداد 1390

انتظار برای امیر مهدی

صدف حدود 15 روزه که برای اومدن امیرمهدی (پسرخاله جونش) منتظره،به من گفته بود 15تا خط براش روی یه برگه کشیدم زده به در اتاقش هر روز که از خواب بلند میشه اول دنبال خودکار میگرده که یکی از خطها رو خط خطی کنه،الان 2 تا خط دیگه مونده،صدف عاشق امیرمهدیه ،آخه اون جیگرم اونقدر برای صدف دستو پا میزنه که بیا و ببین،الان حدود یک ماه ونیمه که ندیدیمش،واقعا خاله شدن خیلی لذت داره،اونم این جیگر ...
21 تير 1390

بدون عنوان

صدف جان   وقتی از بازیهایی که باهات میکردم متوجه شدم که استعداد شگفت انگیزی داری تمام توانم رو برای بالا بردن این استعداد بکار گرفتم ،بن بن بن که با هم کار کردیم علی رغم اینکه خیلی زود شروع کردیم ولی تا الان بن بن بن ٣رو هم به پایان رسوندیم  و میتونی تمام کلمات بن بن بن رو هر جا که ببینی بخونی،حتی میتونی با گوشی چند تا اسم رو کامل بنویسی و این واقعا شگفت انگیزه و یا دفترچه مهد تو باز میکنی و میدونی در هر صفحه چه شعری نوشته شده انگار کاملا میتونی بخونی،تا ١٠٠رو کامل میشماری و... خلاصه حسابی باهوشی عزیزم تا اینکه با موسسه نابغه های کوچک آسمانی آشنا شدم ، با تمام سختیهایی که داشت در کلاسها شرکت کردم و تا الان که حدود ...
7 تير 1390

سلام صدفی

بالاخره تونستم یه وبلاگ برای دختر گلم درست کنم، حالا میتونم کلی حرفهایی که الان درکشون نمیکنه  رو توی این وبلاگ براش بنویسم تا در آینده اونها رو بخونه صدفی در ابتدای این وبلاگ بدون که مامانی خیلی خیلی عاشقته و هر روز به نفس کشیدن تو زندس،دوستت دارم ...
6 تير 1390
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به صدف طلایی می باشد